
میرزا یونس معروف به میرزا کوچک خان جنگلی (متولد ۱۲۵۷ شمسی-درگذشتهی ۱۱ آذر ۱۳۰۰ شمسی) از مبارزان انقلاب مشروطه و رهبر جنبش جنگل علیه دولت وابستهی قاجار بود.
میرزا کوچک خان جنگلی در محله استادسرای شهر رشت بدنیا آمد. در آغاز جوانی در مدرسه علمیه حاج حسن و مدرسه جامع شهر رشت به تحصیل علوم دینی پرداخت و تحصیلاتش را در مدارس دینی قزوین و تهران ادامه داد.
میرزا کوچک خان با این که با پایه تحصیلی در مدارس دینی میتوانست به لباس روحانیت درآید اما دغدغه های سیاسی و روحیه مبارزه جویانهاش او را به مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی سوق داد.
میرزا کوچک خان جنگلی به هنگام امضای فرمان مشروطیت توسط مظفّرالدین شاه قاجار در ۱۳مرداد ۱۲۸۵، ۲۸ ساله بود. وی در قیام مشروطه خواهان رشت علیه محمدعلی شاه قاجار که به فتح تهران در ۲۵تیرماه ۱۲۸۸شمسی منجرشد، فرماندهی یک دسته از مشروطهخواهان را به عهده داشت.
تیری به شانه میرزا اصابت می کند
در جریان ورود محمد علی شاه از روسیه به ترکمن صحرا برای بازپس گیری تاج و تخت شاهی، میرزا کوچک خان جنگلی همراه با شماری از مدافعان مشروطه برای مقابله با محمدعلی شاه و طرفدارانش، به ترکمن صحرا شتافتند. در این نبرد تیری به شانه میرزا اصابت کرد و به اسارت قوای روسی حامی محمدعلی شاه افتاد. آنها میرزا کوچک خان جنگلی را به روسیه بردند. میرزا پس از معالجه، از روسیه گریخته و خود را مخفیانه به رشت رسانید.
تدارک نبرد
میرزا کوچک خان جنگلی و همفکرانش در جنگ جهانی اول که از روز ۵ مرداد۱۲۹۳ (۲۸ژوییه ۱۹۱۴م) آغاز شد و ایران میدان تاخت و تاز نیروهای انگلیسی و روسی و عثمانی گردید، در روز ۲۰مرداد۱۲۹۴ (۱۲ اوت ۱۹۱۵) در جنگلهای تولم، در ۲۰ کیلومتری شمال غربی رشت، مستقرشدند و به تدارک نبرد پرداختند و مبارزهیی را علیه اشغالگران و نیروهای دولتی وابسته به انگلستان و روسیه آغاز کردند.
این نبرد تا شهادت میرزا کوچک خان در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، در ارتفاعات پر برف تالش خلخال ادامه داشت.
میرزا کوچک خان جنگلی تسلیم ناپذیر
با تسلیم شدن خالوقربان، معین الرعایا و گریختن احسانالله خان، میرزاکوچک خان به صومعه سرا پناه برد و در آنجا در فکر تجدید قوا بود. در آن زمان که رضاخان در فکر از میان برداشتن سلسله قاجاریه بود بسیار علاقهمند بود افراد محبوبی چون میرزا کوچک خان جنگلی را در به سمت خود جذب کند. به همین دلیل افراد مختلفی را برای تطمیع میرزا کوچک خان با وعدههای مختلف به نزد او فرستاد اما میرزا کوچک قصد تسلیم به قوای حکومتی را نداشت.
شهادت میرزا کوچک خان
با حمله قوای رضا خان به میرزا کوچک خان افراد او پراکنده شده و او با چند تن از یاران وفادارش مثل گائوک آلمانی به اعماق جنگل رفتند. میرزا کوچک خان قصد داشت به تالش رفته و نزد عظمت خانم فولادلو که همواره از وی حمایت میکرد برود اما در برف و بوران گرفتار شده و سرانجام زیر فشار سرما و برف در روزجمعه ۱۱ آذر ۱۳۰۰ در حالی که هوشگ (گائوک) را به کول گرفته بود از پا درآمده و به شهادت رسید.
سر میرزا کوچکخان توسط محمدخان سالار شجاع بریده شد و سپس توسط خالو قربان به تهران نزد رضاخان فرستاده شد. مردم جسد بدون سر میرزا با شیون و گریهی بسیار در دفن کردند. سر میرزا به دستور رضاخان در گورستان حسنآباد دفن شد اما یاران وی آنرا مخفیانه به رشت منتقل کردند. در ادامه پیکر میرزا نیز به رشت منتقل و در کنار سر در محلی به نام سلیمان داراب به خاک سپرده شد.
نهضت جنگل وقیام جنگلیها
نهضت جنگل یکی ازنخستین جنبش های پارتیزانی بعد ازانقلاب مشروطیت ایران است. این نهضت به سال ۱۲۹۴ شمسی آغازشد و هفت سال ادامه یافت. جنبش جنگل برپایه احساسات شدید آزادیخواهان بنا شده بود. بتدریج وبا انعقادقرارداهای منحوس م۱۹۰۷( تقسیم ایران بین روسیه وانگلستان) و ۱۹۱۹ (تقریباً تمامی امورکشوی ولشکری ایران زیرنظرانگلیسیها قرارگرفت) بصورت یک جنبش وحرکت میهن پرستانه شدید برضد این قراردادها درآمد.
نهضت جنگل درسال های آخر موجودیت خود بشکل جنبش سوسیالیستی و با افکار وعقاید ملی و میهن پرستانه درآمد بود.میرزا کوچک خان که مشروطه خواهی پاکدل بود ابتدا با همکاری سالارفاتح طرح عملیات شمال را ریخت. اما چون سالارفاتح درسفر بشمال و انجام طرح مردد و اندیشناک شد.کوچک خان بتنهاٍی وازراه تنکابن به همراهی رسول گنجه ای ، سعید آقائی چند تن دیگر به شماررفته مبارزات را شروع کردند.
درمرحله دوم «نهضت جنگل»
میرزا کوچک خان یارانی مثل دکترحشمت، جاجی کسمائی، خالو قربان، معین الرعایا و سرانجام احسان الله خان را همدست خود ساخته. با چند تفنگ و مقداری فشنگ اساس این نهضت مقدس براپایه گذاری کرد.
چون نهضت جنگل با عقیده اجتماعی و دکترین اقتصادی جامع و یکدست و قابل اجرائی مسلط نبودمیرزا و اطرافیانش نتوانستند اطرافیان خودرا ازنظر ایدئولوژیک مسلح و مجهزکنند.
بهمین دلیل دراولین برخورد «انقلابیون به اصطلاح «شوروی» با قیا م کنندگان جنگل و تبلیغات شدید و سریع آنها سبب شد که نفوذ مسلک کمونیستی درنهضت جنگل نفوذ کند. و این مسلک درمیان جنگلی ها انشغاب و دودستگی عمیق وقطعی بوجود آورد.
چند ماه پس ازورود کمونیست های حزب عدالت گیلان جنگلی ها به دودسته تقسیم شدند:
۱ ـ دسته ای متمایل بسوسیالیزم و کمونیزم برهبری پنهانی « اوکف» و رهبری ظاهری احسان الله خان.
۲ ـ دسته ای دیگر، معتقد به میرزا کوچک خان و سران جنگل.
جنبش جنگل پس ازسلسه جنگهای پی درپی و فرازو نشیبهای بسیار و سازش و تسلیم برخی ازجنگلیها وشهید شدن یاران وفادار و شهید شدن میرزا کوچک خان متلاشی شد و یاران صمیمی و رزمندگان او پراکنده شدند.