
شاهد دیگری برای قتل عام هزاران زندانی سیاسی در سال۶۷
روز چهارشنبه ۳۱ فروردین شهر استکلهم سوئد شاهد ادامه دادگاه رسیدگی به جنایات حمید نوری در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بود. هشتاد و پنجمین جلسه رسیدگی به این جنایت ضد بشری در حالی انجام شد که تاکنون صدها زندانی سیاسی سابق و شاهدان قتل عام و نیز بازماندگان قتل عام در دادگاه سوئد علیه متهم شهادت دادند. اما متهم به جنایت حمید نوری با سوء استفاده از قوانین دمکراتیک این کشور از اذعان و اعتراف به جنایت سرباز زده است.
در جلسه دادگاه روز چهارشنبه علیرضا معاف یکی از زندانیان سیاسی شاهد قتل عام از طریق تماس ویدیویی مستقیم از هلند در دادگاه شرکت کرد.
توماس ساندر رییس دادگاه در ابتدای این جلسه توضیح داد که بازپرسی باید در مورد مشاهدات و تجربیات شخصی خود شاهد نسبت به حوادث پیش و پس از اعدامها باشد.
شهادت یک شاهد دیگر دردادگاه حمید نوری
علیرضا امید معاف زندانی سیاسی سابق و از شاهدان دادگاه شهادت داد که در سال ۶۴ به دلیل هواداری از سازمان چریکهای فدایی خلق بازداشت شد و به مدت دو، سه ماه در کمیته مشترک نگهداری و سپس به زندان اوین منتقل شد. او نخست چهار، پنج ماه در سلول انفرادی معروف به «آسایشگاه» نگهداری شد. شاهد در اوایل سال ۱۳۶۵ به بند سه عمومی دربسته این زندان برده شد و در مجموع یکسال و نیم در آن زندان بسر برد. در همین دوران بود که در دادگاهی به اتهام گزارش نویسی از وضعیت کارگران و ظلم وارده به آنها، کمک مالی و تلاش برای براندازی حکومت ولایت فقیه به ۲ سال زندان محکوم شد.
علیرضا امیدمعاف در دادگاه حمید نوری شهادت داد که او را در سال ۱۳۶۶ با تمام زندانیان بند سه زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل کردند. شاهد یکی دو ماه بعد، در اواخر سال ۱۳۶۶ با هدف آزادشدن به زندان اوین برگردانده شد. شاهد گفت در آنجا نزد ابراهیم رئیسی که در آن زمان جانشین دادستانی بود، برده شد.
او گفت که ابراهیم رئیسی که با لباس شخصی در این دیدار ظاهر شده بود از او خواست نسبت به سازمانش اعلام انزجار کند و مصاحبه بدهد، اما شاهد این درخواست را نپذیرفت. به همین دلیل به بند معروف به «ملی کش» برده شد و در اردیبهشت ۶۷ دوباره به زندان گوهر دشت منتقل شد و تا پایان اعدامها در همان زندان باقی ماند.
نحوه اطلاع از اعدامها
علیرضا امیدمعاف شهادت داد که در بدو ورود به گوهردشت آنها را برهنه کردند و با چشم بند از تونل انسانی پاسداران با مشت و لگد گذراندند. او و بقیه زندانیان چپ یا «ملیکشی» (زندانیانی که به رغم اتمام زمان حکمشان آزادشان نمیکردند) از جمله عباس رئیسی معروف به خالو و حسین طالقانی را از زندانیان هوادار یا عضو سازمان مجاهدین خلق جدا کردند.
شاهد سپس به وقایع دوران قتل عام پرداخت و از بردن تلویزیون از بند و شنیدن صدای تیر پیش از اعدامها در مرداد ۶۷ را تایید کرد.
او گفت عباس رئیسی معروف به خالو، حسین طالقانی، مسعود باختری، غلام خوشنام، و تعداد دیگری از زندانیان حزب توده و احزاب چپ را اواخر مرداد یا شهریور بردند. آنها هرگز برنگشتند و زندانیان بعدا شنیدند که همگی اعدام شدهاند.
علیرضا امیدمعاف گفت که زندانیان از طریق مورس در ۹ شهریور از صحت اخبار وقوع اعدام ها در زندان مطمئن شدند. زندانیان بند روبرو به آنها گفتند که تنها زندانیان بند آنها و بند ۱۴باقی ماندهاند. صبح روز ۱۰ شهریور همه زندانیان بند را به همراه شاهد به صف از بند خارج کردند. به آنها فرم هایی داده شد تا به سوالات عقیدتی پاسخ دهند. شاهد آنجا فردی را دید که مسئول پرسش از زندانیان بود، اما او را نشناخت.
پا گذاشتن حمید نوری روی گردن شاهد در ایام قتل عام
شاهد برای دادگاه توضیح داد که چگونه همان روز صبح مورد ضرب و شتم قرار گرفت و ناصریان در حالی که یقه او را گرفته بود و او را می زد، گفت: «مرد باش! بگو که تو مسلمان نیستی و رژیم را قبول نداری.» شاهد ساکت بود.
ناصریان شاهد را هول داد و به زمین افتاد. او گفت که پایی را بر روی گردنش احساس کرد؛ پای همان فردی بود که روز ۹ شهریور از زندانیان سوال میکرد. زندانیان بعدا به او گفتند که این شخص «حمید عباسی» است. حمید عباسی همان حمید نوری است که اکنون در این دادگاه در حال محاکمه است.
او گفت که روز بعد در عکس العمل به پاسخ منفیاش به نماز خواندن توسط پاسداران شلاق خورد. به او گفتند: «تو باید نماز بخوانی. اگر نماز بخوانی به بهشت می روی و اگر نخوانی هر روز تعزیرت (شلاق) می کنیم.»
او برای دادگاه توضیح داد که هرگز پیش هیئت مرگ برده نشد. زندانیان چپ نجات یافته از اعدام را به بند دیگری منتقل کردند. او برای دادگاه توضیح داد که در آن جا هم دوباره حمید نوری معروف به عباسی را دید و زمانی هم که برای ملاقات حضوری رفت حمید نوری را همراه با ناصریان در آن جا دید.
علیرضا امید معاف اواخر اسفند ۶۷ از زندان گوهردشت آزاد شد.
در دادگاه روز چهارشنبه وکلای حمیدنوری مدعی شدند که با ارائه پروندهای معروف به «لوندین کیس» در سوئد و مقایسه جزئیات با دادگاه نوری، دادگاه و قوانین سوئد صلاحیت رسیدگی به پرونده نوری را ندارد و رسیدگی به آن در این کشور مردود است!
«لوندین کیس» پروندهای است در مورد شرکت نفتی سوئدی لوندین در سودان که هم اکنون به دیوان عالی کشور ارجاع شده است. وکلای پرونده حمید نوری امروز همچنین به مقامات دادگاه اعلام کرده اند که رسیدگی به اعدام زندانیان چپ و شهادت برخی از زندانیان چپ نجات یافته از اعدام در دادگاه سوئد براساس قوانین سوئد امکان پذیر نیست.